در ستایش عدد پی
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۷۷۹۹۰
اگر به ریاضیات علاقه دارید، اگر دلباخته فلسفهاید، اگر جویای داستانی عاشفانه اما به دور از زردگراییهای سانتیمانتالیستی هستید، اگر استعارههای سیاسی را دنبال میکنید و اگر به ادبیات، طنز سیاه و سبک رئالیسم جادویی تمایل دارید این رمان پیشنهاد میشود.
این رمان 700 صفحهای (و کلا بازار کتاب) البته به مدد سیاستهای دولت مردمی، خیلی گران است (470 هزارتومان) اما پیشنهاد میکنم دُنگی بخرید و لذت ببرید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معرفی ناشر از کتاب به اندازه کافی گویاست:
«رمان دختر نخست وزیر داستان مردم کشوری ابرقدرت با ارزشهای لیبرال است؛ اما این ارزشهای لیبرال در برابر بحرانی نه چندان بزرگ فرو میپاشد و از دل ساختار دموکراتیک آن، ساختاری شبه کمونیستی و سپس فاشیستی زاده میشود و خواست آزادی و عدالت در فقدان عقلانیت به فاجعه میانجامد تا آنجا که حتی علم و فلسفه نیز به ابزاری برای سلطه تبدیل میشوند. دختر نخست وزیر، کمدی سیاهی است با سبک رئالیسم جادویی و طرح دغدغه های اگزیستانسیالیستی و البته، ستایش عشق همچون پاد زهری برای رنجهای سیاسی و فلسفی.»
نکاتی درباره کتاب:
داستان، بیزمان و بیمکان و به نحوی آخرالزمانی است، با راوی اول شخص که دانای کل هم است. سبک داستان به راوی اجازه میدهد در فرازهایی وارد داستان شود و حتی عاشق یکی از شخصیتهایی شود که خود، ساخته است و عشقی مثلثی (راوی-دختر نخستوزیر-فیلسوف) را پدید آورد؛ هر چند نویسنده که در مقام آفرینشگر، خالق و مالک فضای داستان است در حق رقیب عشقی خود بیانصافی نمیکند! هیچیک از شخصیتهای داستان، نام ندارند. نویسنده میگوید نام چیست؟ ما مجموعهای از صفتها و مضافالیهها هستیم: مرد لولهکش، نخستوزیر، استاد ریاضیات، فیلسوف، مرد زال، بمبگذارانتحاری، دختر پرستار، وزیر فاضلاب، رئیس پلیس و... نویسنده به اتکای شاعری و فلسفهخوانی خود فضاهایی خلق کرده است که بدیع مینماید. همچنین در سرتاسر داستان با پرسشهایی بنیادین درباره عشق و مرگ مواجه میشویم. او در فرازهایی به فلاسفه متقدم یونان و فلاسفه متاخر بویژه نیچه، ادای دین میکند. دغدغه اصلی نویسنده، حقیقت است. او از منظر کارکرد گرایانه معتقد است حقیقتی که چیزی را تغییر ندهد بویی از حقیقت نبرده است. رویکرد فانتزی قصه مانع از آن نشده که در خلق کمدی سیاه، موفق باشد. فاضلاب شهر بالا میزند تا استعارهای باشد از کودتاگرانی که نمیدانند کودتا کردن بسیار آسانتر از اداره کشور پس از کودتاست. آنها اکنون در منجلابی گیر کرده بودند که هرچه بیشتر دست و پا میزدند، بیشتر فرو میرفتند. احمقهایی که کنترل حکومت را در دست گرفته بودند با خلق قوانینی مسخره، شهروندانی را مجازات میکردند که ادرار خود را در محلی غیر از کیوسکهای تعبیه شده تخلیه میکردند. آنها با تاسیس بنیاد ژنتیک به دنبال نابودی شهروندانیاند که ژن ناپاک دارند و یادآور هیتلر و خالصسازی او می شوند. برعکس تلقی رایج و نمونه برجسته آن در ادبیات (رمان کوری) باران در سکانس آخر نماد عذاب است. این رمان، بخوبی از پس چند لایهگی برآمده است و هر مخاطبی لذت خود را میبرد: جریان عمومی داستان، نگاه فلسفی و پرسش آفرینیهای مبنایی- که کار فلسفه است- و استعاره سیاسی. همچنین داستانهای متداخل، از جمله: داستان عشق مرد فیلسوف به دختر نخست وزیر، داستان لولهکش و سوسکها، داستان عشق یک نخستوزیر که از کودکی عاشق آموزگار خود شده است، داستان یک استاد دانشگاه خیانت کار، داستان یک کودتای بزرگ. نویسنده به ساختار روایت مسلط است و زبان را بخوبی به خدمت گرفته است. او ضمنا به دلیل آشنایی با فلسفه، بسیاری از مفروضات و بدیهیات ما را به چالش میکشد و «مسئله» را از زاویهای دیگر مینگرد تا تلنگری به اذهان خو گرفته با بدیههنماها باشد. نویسنده بارها مسئولانه به جنایتهای قدرتهای بزرگ در خاورمیانه اشاره میکند و آن را از زاویه فعل اخلاقی و تناقص پارادایمیک به چالش میکشد یکی از ویژگیهای ضمنی رمانهای بزرگ، اطلاعات است که در خلال روایتگری به خواننده منتقل میکنند. «دختر نخستوزیر» هم به دور از فضلفروشیهای رایج، چنین ویژگیای دارد. ابتکار نویسنده در استفاده از نشانه درنگ، امکان روانخوانی کتاب بدون استفاده از ویرگولهای نابجا را فراهم آورده است. با وجود جنبه های مثبت و فراوان اما اشکالات زیر در کتاب دیده میشود: داستان میتوانست، جمعوجورتر از این باشد. نویسنده در پارهای موارد دچار پرگویی و بعضا خطابه میشود. در بعضی صحنهها هم زیادی توضیح میدهد، حال آن که رئالیسم جادویی، اساسا سبک راحتالحلقومی نیست و لذت آن است که تقاطع زمانها و راویان و زاویه دیدها را خود خواننده کشف کند. به علاوه، این تلقی به وجود میآید که راوی برای جفتوجور کردن داستان، رئالیسم جادویی را بهانه کرده است. درباره فهرست برای رمان دو رویکرد وجود دارد. عدهای و از جمله برخی نویسندگان نامدار، آن را ضروری یا لااقل غیر مضرّ میدانند اما امثال من، وجود فهرست برای رمان را زاید میپندارند، بویژه آن که هر فصل نامی مجزا نداشته باشد و فقط یک عدد باشد. بخش منابع که برای کتابهای پژوهشپایه الزامی مینماید. برای رمان زاید و البته نامناسب است. این کتاب با کاغذ سفید تحریر، خیلی سنگین شده است. نوع حروف و صفحهآرایی و طرح جلد هم میتوانست زیباتر از این باشد. این داستان قابلیت تبدیل به فیلم را دارد. یکی از مشکلات اصلی سینمای ما فقدان قصه خوب است. هر فیلمنامهنویسی ضرورتا قصهنویس نیست. فیلمنامه اقتباسی یا برداشت آزاد از یک اثر کلاسیک یا مدرن در سینمای ما جدی گرفته نمیشود. برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1802405منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: حسین انتظامی رئالیسم جادویی دختر نخست وزیر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۷۷۹۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتابی پر ازجاهای خالی!
دیوید برنز در کتاب «از حال بد به حال خوب» نگرش جدیدی به زندگی دارد و نوعی روش درمانی را پیشنهاد میدهد تا در زمان روبهرو شدن با افسردگی و اضطرابهای ناشی از مشکلات به آن پناه ببریم. «شناخت درمانی» موضوع اصلی این کتاب است؛ روشی که به ما میآموزد این افکار، احساسات و بهتر بگویم ذهن ماست که این حال ناخوش روانی را برای ما در طیفهای مختلف فراهم میکند و رنگوبوی زندگی را به سمت ناامیدی و افسردگی میکشاند، نه اتفاقهای بیرونی. راستش را بخواهید خودم هم به پیشنهاد یکی از دوستانم این کتاب ۶۱۸صفحهای را خریدم و آن را خواندم. مهدی قراچهداغی راحت و روان ترجمهاش کرده و گرافیک ساده و در عین حال پرمعنای صفحه روی جلد هم خوب از آب درآمده اما جذابیت اصلی این کتاب که باعث شده چاپ پنجاهونهم آن به دست من برسد، این است که این کتاب پر از جاهای خالی است که نویسنده آن را برای خواننده خالی گذاشته تا او هم دستبهقلم شود و ازافکار واحساساتش بنویسد.گویی خواندن بهتنهایی برای درک دانستههای این کتاب کافی نیست و توی خواننده نیز باید کنار نویسنده بنشینی، قلم به دست بگیری وجرأت نوشتن از احساسات وافکارت را پیدا کنی،حالا این توهستی که برای بهتر شدن حالت، همهجانبه تلاش میکنی؛ هم میخوانی و هم مینویسی.آنجایی که خطاهای شناختی را میشناسی و یاد میگیری در برابر افکار اتوماتیک که هر لحظه در ذهنت میگذرد، واکنش منطقی نشان دهی و احساساتت را بهتر کنی؛ اضطرابهای اجتماعیات را بپذیری و یاد بگیری چطور با آنها سر یک سفره بنشینی و راهحل جدیدی برای کاهش آن بیابی.این کتاب را به کسی که دوست ندارد خودش را با همه نقاط قوت و ضعف بشناسد، توصیه نمیکنم، چون در آن دکتر دیوید برنز خیلی تلاش کرده به ما بفهماند دست از جنگ با خودمان برداریم و خودمان را بپذیریم.
همچنین تکرار تمرینها وقتی میگوید اتفاق ناراحتکننده امروزت را بنویس و احساس خودت را اضافهکن خیلی جالب است؛ انگار تمرین خوشنویسی انجام میدهی تا ابتدا خطخطیهای ذهنت را پاک کنی و به جایش با خط خوانا از زندگی بنویسی.
یکی از نکات جالب دیگر این کتاب آن است که دست از شعار دادن و پیامهای انگیزشی برداشته و اتفاقا تو را با افکار حالبههمزن خودت روبهرو میکند، افکار سرزنشآمیز، درشتنماییها، پیشگوییها، ذهنخوانیها و... .
اما طولانیبودن این کتاب شاید یکی از دلایلی باشد که خیلیها حالش را نداشته باشند که آن را بخوانند و تکالیفش را انجام دهند اما انگیزه ادامهدادن این کتاب زمانی بیشتر میشود که احساس میکنی با مثالهایی که نویسنده آورده او هم مثل خواننده، این مشکلات را داشته و دانای کل نیست، همچنین میتوانی هر روز بخشی از این کتاب را دریابی و عجلهای برای تمامشدنش نداشته باشی.
خلاصه وقتی این کتاب را میخوانی، انگار سر کلاس درس دکتر برنز نشستهای و هر روز با بخشی از خودت که از دیدهها پنهان است، روبهرو میشوی تا بالاخره یاد بگیری با خودت، خوش بنشینی، دوستش داشته باشی و حال خوب را تجربه کنی.